روش شناسی تحلیل محتوا (1)
تحلیل محتوا از کاربردی ترین روش های پژوهشی در علوم انسانی، اجتماعی و رفتاری است. این روش برای توصیف عینی، نظم و کمی محتوای ارتباطات، برای تفسیر و پی بردن به نگرش درونی
نویسندگان: سیف الله فضل الهی*/ منصوره ملکی توانا**
چکیده
تحلیل محتوا از کاربردی ترین روش های پژوهشی در علوم انسانی، اجتماعی و رفتاری است. این روش برای توصیف عینی، نظم و کمی محتوای ارتباطات، برای تفسیر و پی بردن به نگرش درونی به کار برده می شود و در صدد است با شناخت چرایی، اهداف و سبک های ارائه پیام، نظر یا عقیده ای خاص را، که محور اصلی هر نوشته یا اثری است، با استفاده از مدل های عملکردی- ارتباطی، توصیف و تبیین کند. که در این راستا، خوانایی متن بیش از هر چیزی مدنظر است. تأکید بر خوانا بودن به معنی روش تخمین احتمال موفقیت خواننده در خواندن و درک یا متن یا نوشته است که در تحلیل محتوا به ویژه در بررسی منابع مکتوب ارتباطی اعم از کتاب ها، نشریات، سخنرانی ها، اخبار و اسناد و مدارک کاربرد بیشتری دارد. این مقاله، ضمن بررسی روش تحلیل محتوا، مهم ترین روش های سنجش خوانایی از جمله فرمول فلش، گانینگ، کلوز، لش- کین کید، پاور؛ سامنر؛ و کرل و روش تعیین میزان دعوت به پژوهش یا ضریب درگیری ویلیام رومی را تفصیل مورد بررسی قرار داد است.کلید واژه ها: تحلیل محتوا، روش تحقیق، سنجش خوانایی، ضریب درگیری.
مقدمه
در تعریف تحلیل محتوا آمده است:تحلیل محتوا موضوع اصلی علومی است که در مورد انسان بحث می کند. استعداد سخن گفتن، برجسته ترین ویژگی انسان و زبان جزء جدایی ناپذیر تفکر منطقی و همه عناصر مشخصه زندگی درونی اوست. تحلیل محتوا مسأله مرکزی مطالعات انسانی است و کوشش در این راه می تواند علوم اجتماعی و رفتاری را به شکلی اساسی تغییر دهد. (1)
تحلیل محتوا از پر کاربردترین و مهم ترین روش های تحقیق در علوم انسانی و اجتماعی است که از طریق آن می توان روزنامه ها، کتاب ها، نوارها و سخنرانی ها و.. را از دید مقایسه ای مورد بررسی قرار داد و نگرش ها، اندیشه ها، مواضع سیاسی و جهان بینی نویسندگان آنها را تفسیرکرد؛ (2) چرا که نوشته های چاپ شده، تغییر در ارزش ها، عقاید و رفتار افراد را منعکس می کند. از طریق این روش می توان همبستگی های درونی بین متغیرهای محتوایی و یا همبستگی های بین متغیرهای مختلف و متغیرهای پژوهشی را به دست آورد. علی رغم اینکه این روش غالباً برای توصیف به کار برده می شود، می توان آن را در آزمون فرضیه نیز استفاده کرد و در پژوهشهای کمی به عنوان مکملی برای تجزیه و تحلیل پاسخ های داده شده به سوالات باز پاسخ یک مصاحبه یا پرسش نامه به کار برد و به تفسیر و تحلیل و استنتاج اطلاعات موجود پرداخت. در این روش، محقق در عین سهولت روش شناختی، با دشواری هایی چون تأثیر بیش از حد اندیشه های محقق و تعیین سرنوشت تحقیق براساس تصمیم گیری های شخصی مواجه است. در حقیقت، می توان گفت: تحلیل محتوا، نوعی تکنیک پژوهش برای توصیف عینی منظم کمی محتوای ارتباطات با هدف نهایی تفسیر داده ها به شمار می رود.
مطالعه روش شناختی تحلیل محتوا و تکنیک های علمی و عملی کاربردی آن، به همراه مراحل و فرایند اجراء، علاوه بر ارتقای مهارت های ارتباطی و تحلیل پیام های تعاملی، نقد و ارزشیابی اصولی آنها، راه را برای افزایش اثر بخشی پیام ها و ایجاد اشتراک فکری، به ویژه در ساختار اجتماعی یک فرهنگ را مهیا می سازد. از این رو، در این مقاله ضمن تبیین و توصیف فرایند تحلیل محتوا، تکنیک های مهم و موثر در حوزه های فرهنگی- آموزشی و تربیتی، سنجش خوانایی و ضریب درگیری مورد بررسی قرار می گیرد.
روش های تحلیل محتوا
پیش از ورود به بحث در خصوص تحلیل محتوا، بهتر است به تفاوت دو روش تحقیقاتی و پژوهشی توسط پژوهشگران به نام های، روش پیماشی و تحلیل محتوا پرداخته شود. در روش «پیمایشی» برای به دست آوردن اطلاعات از پرسش نامه، مصاحبه و.. استفاده می کند. بر این اساس، محققان مجبورند افراد را مستقیماً مورد بررسی قرار دهند. در حالی که، در روش تحلیل محتوا «به جای پرسش نامه» از دستورالعمل کدگذاری برای جمع آوری اطلاعات استفاده می کنند. محققان امر از این روش مجبور نیستند مستقیماً به افراد مراجعه کنند، بلکه به آثار و پیام های تولید شده آنها مراجعه می کنند. علاوه بر این، در تحلیل محتوا، امکان مقایسه تطبیقی بین پیام های تولید شده در یک مقطع یا مقاطع گوناگون وجود دارد که این کار در روش پیمایشی امکان پذیر نیست. با این اوصاف جایگاه تحلیل محتوا در پیام های ارتباطی مشخص می باشد. برای نمونه، در یک الگوی ارتباطی ساده، که عناصر ارتباطی آن فرستنده یا منبع پیام، محتوای پیام، مجرا یا کانال ارسال پیام و گیرنده یا مقصد که همان مخاطب پیام- می باشند محتوای پیام دارای اهمیت می باشد.
روش تحلیل محتوا، به کارگیری روش های علمی برای بررسی محتوای اسناد و مدارک است و به روش علمی تحول یافته که نویدبخش به بار آوردن استنباط هایی است که اساساً از داده های کلامی نمادین و ارتباطاتی به دست می آید. اگرچه روش تحلیل و محتوا کاربردهای زیادی در علوم متنوع دارد، ولی این روش برای همه پژوهش های اسنادی مناسب نیست. این روش به ندرت می تواند صحت ادعایی(محتوایی) را تعیین کند و یا کیفیت زیبایی شناختی شعری را ارزیابی کند.
از تحلیل محتوا می توان برای حداقل سه دسته کلی از مسائل پژوهش استفاده کرد:
1- هنگامی که دسترسی به اطلاعات مشکل و اطلاعات پژوهشگر محدود به قدرت های اسنادی است. همچنین زمانی که سایر فنون پژوهشی، مثل مصاحبه یا پرسش نامه یا مشاهده و نظایر آن قابل اجرا نباشد، به سوی تحلیل محتوا رهنمون می شویم.
2- گاهی با این که سایر فنون پژوهشی هم ممکن است، ولی به این دلیل که می خواهیم فن پژوهشی بدون واکنش یا بدون مزاحمت باشد، از این روش استفاده می کنیم.
3- تحلیل محتوا گاهی می تواند برای تکمیل اطلاعات استفاده شود. برای نمونه، نتایج
به دست آمده از راه پرسش نامه را با مقایسه آنها از طریق تحلیل محتوای منابع آنها، مورد بررسی قرار دهیم. برای مثال، در بررسی ذهنیات و تعلقات عمومی، هم از اطلاعات پرسشنامه و هم از تحلیل محتوای مقاله های مجلات پر تیتراژ استفاده کنیم. تحلیل محتوا، اصطلاحی است که در مورد تحلیل محتوای ارتباطات به کار می رود و معمولاً به دوشکل انجام می شود:
الف- تحلیل کیفی
در بررسی های کیفی، هدف سنجش تأثیر ارزشی مفاهیم و عبارات، گاه تعداد این پیام ها خود گویای یک مطلب خاص هستند که در شرایط عادی جلب توجه نمی کنند، اما مخاطب را به طور ناخودآگاهانه تحت تأثیر قرار می دهند. در این روش، نسبت تعداد این پیام ها با تعداد پیام های دیگر مقایسه می شود. برای تحلیل کیفی علمی، قابل اعتماد و معتبر از محتواها شرایط زیر لازم هستند:1- تعیین چهارچوب تئوریک تحقیق، چهارچوب تئوریکی باید داشته باشد، فرضیه ها و متغیرهای خود را تعیین کند و در پی روشی مناسب برای سنجش متغیرها باشد.
2- نمونه گیری: برای مثال، برای حوادث زمان وقوع انقلاب، می توان روزنامه کیهان از سال های 56 تا 57 را مورد مطالعه قرار داد تا از هر ماه فقط شش نسخه اول هر ماه یا فقط صفحات اول و... بررسی کرد.
3- واحد محتوا: تعیین لغات، جملات، سر مقاله ها و ستون ها به عنوان واحد سنجش؛
زیرا ممکن است یک مفهوم با بار ارزشی خالی در یک جمله کلیدی آورده شود و مثل «نوکر بی اختیار» از سوی دیگر، بار ارزشی یک لغت تنها از خود آن لغت به دست نمی آید، بلکه عموماً به محتوای کل جمله بستگی دارد. پس واحد محتوا یا واحد سنجش باید بزرگتر از حد یک لغت باشد.
4- تهیه طبقه های تحلیل: این امر به زمینه مورد بررسی مربوط می باشد و ممکن است صریح باشد؛ یعنی در یک طبقه بندی مجدد محتوا را محقق در همان طبقه تشخیص دهد. و هر طبقه فقط یک بعد معینی را در نظر گیرد. طبقات باید از یکدیگر کاملاً متمایز بوده و کامل باشند، یعنی هر محتوا باید در یکی از طبقات جای گیرد.
برای این روش برخی محققان ایراداتی را بیان کرده اند که با برخی از آنها آشنا می شویم.
اولاً، ممکن است دو محقق از دو فرهنگ مختلف، به علت تفاوت های فرهنگی، برداشت ها و ارزیابی های متفاوتی از یک محتوا داشته باشند. ثانیاً خصوصیات محقق و تحلیل گر می تواند بر روی نحوه طبقه بندی و نهایتاً، تحلیل تأثیر گذارد.
ب- تحلیل های کمی
مهم ترین شیوه های کمی تحلیل محتوا عبارتند از:1- تحلیل ارزشیابی: در این روش هدف این است که با تحلیل کمی متن، بتوان به نوع گرایش و ارزش گذاری های تولید کننده متن پی برد. فرایند این روش عبارت است از:
الف- شمارش واحدهای محتوایی؛
ب- تعیین جهت بار ارزش آنها؛
ج. تعیین شدت بار ارزشی
شیوه کار: این روند در تحقیقات به ترتیب زیر به کار گرفته می شود:
1- تجزیه جملات چند محتوایی، به جملات یک محتوایی مانند آمریکا این شیطان بزرگ با اسلام دشمنی و کینه توزی دارد.
2- باید موضوع با علائم و حروف الفبا نشان داده شود تا گرایش های تحلیل گر تأثیر نگذارد. به جای آمریکا، x شیطان بزرگ است.
3- تعیین جهت و شدت بار ارزشی با این طیف و به این شکل 0+1+2+3: - 1- 3-2
در نمره گذاری فعل های زمان حال، نمره 3، فعل های کمکی نمره 2، فعل هایی که رابطه فرضی بین موضوع و مفهوم عامیانه برقرار می کنند نمره 1 می گیرند.
4- ارزیابی شدت بار ارزشی: میزان شدید، متوسط و ضعیف بودن نمره و با ارزشی مفهوم عامیانه تابع فرهنگی است که در آن تحقیق صورت می گیرد.
2- روش تحلیل احتمال وقوع: هدف از تحلیل احتمال وقوع نیز سنجش کمی گرایش بیان شده در یک متن است. برای نمونه، چند بار واژه «آمریکا» با کلماتی مانند جهانخوار که بار ارزشی منفی دارند، به طور متقارن به کار برده شده است. چند بار با کلمات و جملات مثبت به کار برده شده است. آیا احتمال وقوع چنین ارتباط هایی تداعی کننده اتفاقاتی است که از نظر آماری معنادار باشد؟
3- ارسال محرک و تحلیل عکس العمل: تحلیل گر به سوی تحلیل شونده سوال، تمجید و.. می فرستد و عکس العمل فرد را بررسی می کند که چه شخصیتی دارد. روش دیگر این است که تحلیل گر، به طور غیر مستقیم محرک های نامحسوسی می فرستد و منتظر عکس العمل می ماند. این روش را رادیو بی بی سی بهتر از هر رسانه خارجی درباره کشورهای جهان سوم به کار می برد.
4- تحلیل بیان و صوت: با تحلیل سخنرانی یک سیاستمدار، با یک فرد مهم از نظر اجتماعی و با دقت در بیان و لحن وی،می توان پی برد که در چه مطالبی هیجان زده، خوشحال، غمگین یا عصبانی بوده است. در این شیوه، توان جسمی و فکری فرد مشخص می شود.
8- تحلیل تصویری: در این بخش، حرکات فرد از جمله لرزش دست و نداشتن انرژی، وضعیت جسمی، بیماری، ضعف، مدیریت در عرصه سیاست، صورت، جویدن ناخن، قرمز شدن، نفس کشیدن، جابجا شدن، اخم کرده، بازی با ریش، تیک های روانی و پرش بخشی از عضلات و.. مورد ارزیابی قرار می گیرد.
پی نوشت ها :
* عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
fazlollahigh@ yahoo. com
**کارشناس آموزش و پرورش ناحیه دو استان قم. دریافت :89/3/26- پذیرش:89/7/8
1- آل. آر هوستی تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ترجمه سالارزاده امیری، ص 12.
2- Berelson, B (1954).Content anaysis in harnd book of social psychology, vol 1, ed, g. lindzey, p. 495.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}